از بیم رقیب طوف کویت نکنم
از بیم رقیب طوف کویت نکنم
از بیم رقیب طوف کویت نکنم
وز طعنهٔ خلق گفتگویت نکنم
وز طعنهٔ خلق گفتگویت نکنم
وز طعنهٔ خلق گفتگویت نکنم
لب بستم و از پای نشستم اما
لب بستم و از پای نشستم اما
لب بستم و از پای نشستم اما
این نتوانم که آرزویت نکنم
این نتوانم که آرزویت نکنم
این نتوانم که آرزویت نکنم